تدارک تولدی دیگر

ساخت وبلاگ
  لبریز بودم از نوستالژی تولد هفت  ساله‌ای که روبرویم ایستاده بود ..... قلبم ورم کرده بود و می‌خواست با یک بغض سنگین بترکد و یادم بیندازد که هفت سال پیش همین امشب داشتم چطور داشتم از هیجان می‌مردم. به زن سی و چهار ساله ای فکر کردم که پیراهن بلند سبز پوشیده بود و دستش را روی شکم بزرگش گذاشته بود و فک تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

نمیدونم چی بگم یکجاخوندم تنها کسیه که هیچکی نباشه به حرف دلش گوش کنه و مجبور باشه فقط اونا رو بنویسه واقعا تنهام ناراحت حس آدمهای شکست خورده بدبخت مفلوک رو دارم چه به روزخودم اوردم چرا باید اینطوری ادامه بدم یعنی سهم من از زنگی فقط همینه .............. فقط باید با زرق و برقا دلمو به زندگی خوش کنم چی تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

پسر گلم یادآوری کنم برات که پنج شنبه و جمعه تولد بازی داریم خانوادهامون میخوام خورشت فسنجون..سالاد اولویه...سالاد انار...چیکن استروگانف...بستنی ...ژله...بزارم حالا ببینم چی میشه راستی تختخوابمون اومد و گذاشتیم هرچند پتوهای اضافی رو گذاشتم زیر تخت و لابلاش نفتالین گذاشتم خفه شدیم بس بو کردیم حالا امش تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 48 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

اخیش واقعا اخیش از هفته قبل همش بدو بدو دارممممممم آخر هفته قبل که تولد رامتینو برگزار کردم و کلی تدارک و....هلاک شدم براش چیکن استرو گانف- ژله - سالاد انار - فسنجون ماما پز-سالاد اولویه -لازانیا.....بدرستیدم و.... دیشب هم عروسی بیدیم ناخن شد 40 تومن هی وای -------------مو هم شد 80 تومن............. تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

میگن امسال دو تا شب یلدا داریم هم دیشب بود هم امشبه دیشب یک سفره پهن کردم و آجیل شیرینی و آلبالو خشک و هندونه و شمع میوه ....گذاشتم سمیراهم ساعت 8.10 اومد و دور هم بودیم امروز صبح غرق خواب بودم ....فقط کمی بیشتر بخوابم که نشد هم باید میومدم سرکار و هم شازده باید میرفت مدرسه فردا شب میریم خونه مامان تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 48 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

سلام اول خدایا خیلی شکرت چشم حسود بترکه ماشاالله لاحول ولا قوه الا بالله بگم که امروز وارد چهاردهمین سال ازدواج شدیم دیروز رفتم و اون دستبند ون کلیف رو سفارش دادم هرچند یک میلیون اجرا ساخت داره اما خوب هدیه هست دیگه با اینکه اصلا تصور نمیکردم کل مبلغ رو علیرضا داد امروزم سوپرایزم کرد و تبریک فرستاد تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 61 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

سلام خوبید خوشید امروز میگن روزه عشقه خدایا عشقمون به هم صادقانه باشه...خدایا کمک کن انسان واقعی بودن رو به پسرم یاد بدم.....خدا کمک کن دوست داشتنم بی ریا و صادق باشه خوب بعد این مقدمه بریم یک سری به احوالات بزنیم دیروز کارنامه رامتین رو گرفتم همه چی عالی توپ بیست اما نظم و انضباط متوسط معلم میگه هو تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

امروز شنبه 28 ماه اسفند 1395 هست... هفته پیش که سرکار با مدیر کل یک بحث داغ کردم و خلاصه خیلی ناراحت شدم تصمیمم برا بازنشستگی خیلی خیلی جدی شد. تو سال 96 هرکاری میکنم که زودتر خلاص شم البته یکجورایی هم خوب شد خیلی استرس دارم اینجا و اثراتش کاملا تو زندگی شخصیم مشخصه کمتر بخورم بهتره تا اینقد اذیت شم تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

سلام به خودم الان که مینویسم تصمیمهای بزرگی قراره بگیرم از دلخوری هایی که سرکار برای من پیش آمد و خیلی خیلی ناراحتم کرد شاید دنبال یک بهانه یا دلیل میگشتم که خووووب دستم امد میخوام خلاص شم از شر استرس های سرکار..ازشر دلیل و ادعا و مثالهایی که خودم را ثابت کنم از شر همه اونهایی که نمیزارن خودم باشم ب تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 48 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59

  امروز 13 خرداد ماه هست چه جالب ماه گرد تولد رامتین همین وقتا بود که دنیا اومد زندگی همینجوری داره پشت هم میگذره ...ماباغ رو بالاخره خریدیم و الان یک دوماهی میشه که جمعه ها اونجا میریم و منم مشغول تمیزی توش هستم که دیگه تمومه و آماده شده یکماه پیش آنی اومد و امشب داره میره یدی هفته پیش رفت چقدر زو تدارک تولدی دیگر...
ما را در سایت تدارک تولدی دیگر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moji1354 بازدید : 46 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 14:59